جدول جو
جدول جو

معنی چنگال افکندن - جستجوی لغت در جدول جو

چنگال افکندن
(کَ / کِکَ دَ)
کنایه است از نیرو از دست دادن. ناتوان و زبون شدن:
دژآگهی که به بیشه درون سپیده دمی
ز بیم دشنۀ او شیر بفکند چنگال.
منجیک
لغت نامه دهخدا
چنگال افکندن
ناتوان و ضعیف و زبون شدن
تصویری از چنگال افکندن
تصویر چنگال افکندن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غَ قَ / قِ گَ دَ)
خضاب کردن. حنا بستن:
کشیده سرمه ها در نرگس مست
عروسانه نگار افکنده بر دست.
نظامی
لغت نامه دهخدا